به نام خدا
سرگرمی و لبخند
ل ط ی ف ه
1_ رکورد شکنی
معلم ورزش به پدر دانش آموز می گوید-
آقا پسر شما امروز رکورد شکست.
پدر- به من مربوط نیست خودش شکسته است خودش هم باید پولش را بدهد.!!!!!!!1
2_ عمرا اگر....
یک لنگه جوراب می رود وسط خیابان و داد می زند-
عمرا اگر بتوانی لنگه ی مرا پیدا کنی.
3_ به شرط چاقو!
راستی به من نگفتی چرا ورشکست شدی؟
بادکنک فروش_ اخه بادکنک ها را به شرط چاقو می فروختم.
چ ی س ت ا ن
1_ اولم آخر پلنگ است که خوش اب و رنگ است.
دومم اخر شیر است که بر جنگل امیر است.
سومم میان ببر است که چون طوفان و ابر است.
آخرم اخر گریه ولی مایه خند است؟
پایان
نوشته کامپیوتری_ سید مصطفی سیدی
بر گرفته از مجله رشد دانش آموز _ دوره ی بیست و چهارم_ شماره ی پی در پی 189_ مهر 1384