سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس خدا را دوست بدارد، خدا دوستش بدارد و هرکس خدا دوستش بدارد، از ایمنان خواهد بود . [.امام صادق علیه السلام]

mostafa good

به نام خدا

 

لطیفه و معما

 

1_ ل ط ی ف ه

یکی از دوستش می پرسد صورتی چه رنگی است؟

دوستش جواب می دهد

قرمز یواش.

یک روز یک مامور اتش نشانی را جو می گیردش می رود مشعل المپیک را خاموش می کند!

2- معما

کدام سه برادرند که هرگز به یکدیگر نمی توانند برسند؟

هم در ورزشگاه است هم در میدان جنگ

کدام وسیله است که چهار سر و یک پا دارد؟!

ان چیست که شکل گلابی است

هم سرخ و سفید و زرد و ابی است؟

بی جان بود و ستاند او جان

محفوظ همیشه در حبابی است؟

 

نوشته کامپیوتری _ سید مصطفی سیدی




سید مصطفی سیدی ::: یکشنبه 87/6/10::: ساعت 11:27 صبح

lol

خندیدن به چیزی

cool

 خوشحالی همراه با تعجب

wow

فریاد حاکی از خوشحالی و تعجب

DC = disconnect

قطع ارتباط تلفنی با اینتر نت

BC = because

برای اینکه ، زیرا

C = see

دیدن . می بینمت

U R = your

مال شما

2 = too

همچنین

4 = for

برای

NP = no problem

مشکلی نیست

C U L = see you later

به امید دیدار

BRB = be right back

زود بر می گردم

I L U = I love you

دوستت دارم




سید مصطفی سیدی ::: سه شنبه 87/6/5::: ساعت 10:44 صبح

به نام خدا

 

Smsهای جذاب و دیدنی

 

1- خیال تو بسر بردن اگر هست گناه با خبر باش که من غرق گناهم.

2- هر وقت تنها شدی ستاره ها رو بشمار- اگر کم اومد قطره های بارون رو بشمار- اگر بند اومد- رو رفاقت  من حساب کن نه کم میاد و نه بند میاد.

3- زندگی یک چیز است اشکی که خشک می شود لبخندی که محو می شود و بادی که می ماند.

4-   5 حقیقت زندگی

1- تو نمی تونی همه دندونهایت رو با زبونت لمس کنی- 2- همه یعد از خواندن حقیقت اون رو اول امتحان میکنن.- 3 حقیقت اول یک دروغه- 4- الان تو لبخند زدی چون سر کار رفتی- 5- به زودی این اس. ام. اس رو برای یه نفر دیگه می فرستی تو که هنوز داری می خندی؟!

5- عجب رسمی- رسم زمونه- اس. ام. اس شده کار روزانه- میرتن مسیج ها و از اون ها فقط هزینه اشون باقی می مونه.

6- هر کسی یه روزی میاد و یه روزی می ره یکی با دلش میره یکی با پاهاش ولی مواظب باش کسی که با پاهای خودش از دلت نره...

7- مادرم-

دوستت دارم فقط به خاطر قلب مهربونت.

8- پدرم_

با تو بودن از هر چیزی با ارزش تر است پس با من بمان تا جانم را فدایت کنم.

9- هواشناسی طی 24 ساعت گذشته اعلام کرد این جا یه نفر هوا تو کرده.

10- تا که بودیم نبودیم کسی/ کشت مارا غم بی هم نفسی/ تا که خفتیم همه بیدار شدند/ تا که مردیم همگی یار شدند/ قدر ان شیشه بدانید که هست/ نه در ان موقع که افتاد و شکست.

11- چیه تا اس.ام. اس میاد سریع می پری رو گوشی هیچ خبری نیست سر کاری بود!

12- دو تا جوجه عاشق هم  می شن و به هم قول ازدواج می دن. وقتی بزرگ می شن جفتشون خروس بودن. نتیجه = تا وقتی جوجه ای عاشق نشو.

13- زندگی شهد گلی است که زنبور زمان می خوردش. ان چه می ماند عسل خاطره  هاست.

14- سلام اگه بدی و خوبی از ما دیدی حلال کن من فردا باید برم بیمارستان برای جراحی دریچه قلب می خوام یه دریچه بذارم که فقط به روی تو باز بشه.

15- اگه همه زنبور های دنیا نیشت بزنن تقصیر خودته چون خیلی گلی.

16- یه انگلیسی به دوستش میگه-

بازی روزگار می دونی چیه؟

تو چشم می زاری من میرم قایم می شم و بعد تو میری یکی دیگه رو پیدا می کنی.

17- مانده ام در کوچه های بی کسی/ سنگ قبرم را نمی سازد کسی/ مرده ام خاکسترم را باد برد/ بهترین دوستم مرا از یاد برد.

18- گفتمش نقاشی را نقاشی بکش از زندگی او قلم بر داشت و نقشی بر لب دریا کشید.

19- دستم بوی گل می داد مرا به علت چیدن گل گرفتند و محاکمه کردند اما هیچ کس فکر نکرد که شاید من گلی کاشته بودم.

20- دل ادم ها مثل یک جزیره دور افتاده  می مونه این که کی برای اولین بار پا به جزیره می ذاره مهم نیست مهم اون کسی  که هیچ وقت جزیره رو ترک نمی کنه.

21- موقعی که فرشته پنجره بهشت رو باز کرد من رو دید به من گفت امروز چه ارزویی داری؟ گفتم خدایا همیشه مواظب اونی که داره این اس.ام.اس رو می خونه باش.

22- هنگامی که احسا س کردی که تنهایی به خدا و بزرگی اش فکر کن.

23- می دونی فرق تو با توپ چیه؟ توپ تلاش می کنه بره تو گل ولی تو خودت گلی.

24- اگر من و تو دو تا برگ پائیزی بودیم حتما من زودتر از تو خشک می شدم و می افتادم... چون دوست دارم هیچ وقت افتادنت رو نبینم.

25- ان چه که هستی هدیه خداوند به توست و ان چه که می شوی هدیه تو به خداوند است. پس بی نظیر باش.

26- اگر دیدی بغض کردی ولی دلیل گریه کردن نداری اگه دنبال جایی می گشتی که داد بزنی. بدون دل یه نفر برات تنگ شده.

27- اولین چیزی که بهش دل بستم تو بودی! بی تو آروم و قرار نداشتم گریه می کردم تو رو می خواستم می دونستم تو نباشی نمی خوابم دوستت دارم پستونک!

28- یه نفر توی مراسم ختم دوستش پیراهن سیاهش پاره بوده ازش می پرسن پیراهنت چرا پاره است میگه خدا بیامرز دوستم نمی ذاشت خاکش کنم!  

29- می دونی دوست داشتن خداوند یعنی چه؟

د- داشتن- و- اونی که- س- ستایش کردنش- ت- تمومی نداره.

30- اسمت رو روی کوه نوشتم ریزش کرد روی اب نوشتم بخار شد روی کاغذ نوشتم پاره شد. روی قلبم نوشتم سکته کرد. برو بابا با این اسمت!

31- یک لوتی-

یک بار از کنار دریا عبور کردی یه عمر امواج برای تعظیم کردنت جای پاهات میان و میرن.

32- کاش توی عالم هستی دل هیچکس سنگ نباشه کاش هیچ عاشق هیچ جا خسته و دلتنگ نباشه.

 

  

 


    

 




سید مصطفی سیدی ::: دوشنبه 87/6/4::: ساعت 11:3 صبح

بــاز هـــم علیرضـــا واحدی‌نیکبخت در بالاهای جدول است! او نسبت به اکثر بازیکنان مطرح فوتبال ایران بیشتر با تلفن صحبت کرده. قبض تلفن مهاجم پرسپولیس برای تاریخ اول خرداد تا اول مرداد که دومین قبض سال 87 به حساب می‌آید، 300 هزار و 700 تومان شده.
فرهاد مجیدی، مهاجم استقلال باید تا چند روز دیگر 482 هزار تومان به حساب مخابرات بریزد. در غیراینصورت تلفن او قطع می‌شود. اگر هنوز به خواندن این گزارش ترغیب نشده‌اید، واقعا سطح‌تان بالاست! اما اگر مثل ما اهل حاشیه هستید و از زردبازی لذت می‌برید، خواندن این گزارش را که با هزار زحمت تهیه شده،‌از دست ندهید.




سید مصطفی سیدی ::: یکشنبه 87/6/3::: ساعت 1:47 عصر


گلربا : رباینده گل
گلرخ : بسیار زیبا همچون گل
گلرنگ : به رنگ گل ، شرابی رنگ
گلرو : زیبا و سرخ رو
گلشن : گلزار و گلستان
گلریز : ریزنده گل
گلزاد : زائیده گل
گلزار : گلستان ، جای پرگل
گلسا : مثل گل
گلشید : درخشان چون گل
گلنار : گل انار ، شکوفه انار
گلناز : کسی که ناز و غمزه اش مثل گل است
گلنسا : گل بانو ، خانم گل
گلنواز : نوازش شده گل
گلنوش : شیرین مثل گل
گلی : مانند گل ، قرمز رنگ
گودرز : از پهلوانان عهد کاوس وکیخسرو و یکی از پادشاهان معروف اشکانی
گوماتو : انقلابی زمان مادها که برای براندازی مادها و هخامنشیان قیام کرد
گهر چهر : آنکه چهره اش همچون گوهر است
گوهر ناز : کسی که همچون گوهر نازش گرانبهاست
گیتی : دنیا ، جهان ، عالم
گیسو : موی بلند زنان
گیلدا : طلا
گیو : پهلوان نامی شاهنامه و پدر بیژن
لادن : گلی به رنگهای زرد و نارنجی
لاله : گلی که رنگهای گوناگون دارد و معروفترین آن لاله سرخ و صحرائی است
لاله رخ : کسی که روی همچون لاله دارد
لاله دخت : دختر لاله
لبخند : تبسم
لقاء : چهره ، سیما
لومانا : نام محلی در کردستان ، نامی کردی برای دختران
لهراسب : دارای اسب تندرو ، از پادشاهای کیانی و پدر گشتاسب
مارال : آهو ، نامی ترکی
ماری : کبک ماده ، نامی کردی
مازیار : اورا مزدایار - پسر قارون فرمانروای طبرستان
ماکان : نام پسر یکی از سران دیالمه
مامک : مادر کوچک و مهربان
مانا : نام خداوند بزرگ و نام یکی از دولتهای ماد ، نامی کردی
ماندانا : دختر آژدهاک و مادر کورش هخامنشی
مانوش : کوهی که منوچهردربالای آن متولد شده است
مانی : پیامبر ایرانی در زمان شاپور ساسانی
مانیا : خسته شده ، نامی کردی
ماهان : منسوب به ماه
ماهاندخت : دختر ماهان
ماه برزین : یکی از بزرگان دولت ساسانیان
ماه جهان : زیبای جهان
ماهچهر : زیبا رو ، قشنگ
ماهدخت : دختر ماه
ماهور : تابناک - نامی کردی
ماهرخ : آنکه صورتی چون ماه زیبا دارد
ماهزاد : زاده ماه
مردآویز: جنگنده و دلاور
مرداس : مرد آسمانی - نام پدر ضحاک که مرد نیکی بود و بدست پسرش کشته شد
مرزبان : مرزدار - مرزبان بن رستم نویسنده کتاب مرزبان نامه
مرمر : ازسنگهای آهکی که صیقلی و جلا پذیر است ، سنگ مرمر
مزدک : خردمند کوچک - مردی که در زمان ساسانیان ادعای پیغمبری کرد اما کشته شد
مژده : نوید ، بشارت
مژگان : مژه ها
مستان : شادان ، شادمان
مستانه : خوشحال ، مانند مست
مشکاندخت : دختر خوشبو
مشکناز : مشک ناز دار
مشکین دخت : دختر مشک آلود و معطر
منیژه : پاک و سفید روی - نام دختر افراسیاب
منوچهر : کسی که چهره بهشتی دارد - از پادشاهان پیشدادی
مهبانو : بانوی بزرگ ، بانوی همچون ماه
مهبد : یکی از وزیران انوشیروان ساسانی
مه داد : از فرماندهان نظامی پارسیان ویکی از نامهای دوران هخامنشی
مهتاب : ماه تابان ، ماه تابناک
مهدیس : ماهرو ، زیبا ، خوشگل
مه جبین : انکه پیشانیش مانند ماه درخشان است
مه دخت : ماه دخت ، دختر ماه
مهر آذر : یکی از موبدان پارس در زمان انوشیروان - خورشید آذر
مهر آرا : آرایش دهنده مهر
مهر آسا : همچون خورشید زیبا روی
مهر آفاق : خورشید افقها
مهر افرین : عشق آفرین ، آفریننده عشق
مهرآب : کسی که فروغ خورشید دارد - نام جد مادری رستم
مهرداد : بخشنده ماه
مهر افزون : بالا برنده عشق و محبت
مهرام : رام شده ماه
مهران : منسوب به مهر است و یکی از خاندانهای عصر ساسانی
مهراندخت : دختر مهر و محبت
مهراندیش : دارای اندیشه با مهر و محبت
مهرانفر : شکوه
مهرانگیز : ایجاد کننده مهر و محبت و عشق مهرپویا : پوینده مهر
مهرداد : داده خورشید- خورشید عدالت - نام چند تن از پادشاهان اشکانی - خزانه دار بزرگ کوروش بزرگ
مهر دخت : دختر آفتاب
مهرزاده ‌: زاده خورشید ، زیبا روی
مهرناز : ناز خورشید
مهرنوش : خورشید جاویدان - یکی از پسران اسفندیار که بدست فرامرز کشته شد
مهرنکار : آرایش دهنده خورشید ، مهر آرا- نام یزدگرد
مهرنیا : ازنژاد مهر
مهروز : آنکه روزی چون خورشید دارد
مهری : منسوب به مهر ، منسوب به خورشید
مهریار : دوست خورشید
مهسا : مانند ماه زیبا روی
مهستی : ماه هستی ، ماه روزگار ، گرانبهاترین
مه سیما: آنکه صورتی چون ماه دارد



سید مصطفی سیدی ::: شنبه 87/6/2::: ساعت 9:30 عصر

فرود : پائین - نام پسر سیاوش ، نام پسر کیخسرو نام پسر خسرو پرویزو شیرین
فروز : روشنائی ، روشنی
فروزان : تابان ، درخشان
فروزش : روشنی ، تابناک
فروزنده : درخشان ، درخشنده
فروغ : روشنائی ، تابش
فرهاد : عاشق افسانه ای شیرین
فرهنگ : شکوه ، ادب ، تربیت
فرهود : صداقت و راستی در دین
فربار : همراه خوب و شایسته
فریبا : زیبا و فریبنده
فرید : بی همتا، نامی کردی
فریدخت : دختر بی همت
فریدون : دارای شکوهی اینچنین ، پادشاه پیشداری که بر ضحاک ماردوش غلبه کرد
فریمان : فر و شکوه ایمان
فریناز : عشوه گر ، پریناز
فرینوش : شکوه شیرین
فریوش : زنگ ، همان پریوش هم هست
فیروز : پیروز و مظفر
فیروزه : سنگی گرانبها با رنگ فیروزه ای
قابوس : معرب کاووس است
قباد : سرور گرامی ، شاه محبوب ، پدر کیکاوس از پادشاهان کیانی
قدسی : بهشتی ، روحانی
کابان : کدبانو ، نامی کردی برای دختران
کابوک : کبوتر ، نامی کردی برای دختران
کارا : فعال و کوشا
کارو : از نامهای ارمنی ایرانی به معنی نوید دهنده
کاراکو : نام یکی از سرداران ماد
کامبخت : کسی که بخت به کام اوست
کامبخش : آرزو دهنده ، مراد بخش
کامبیز : صورت فرانسوی (( کمبوجیه )) پسر کورش است
کامجو : کامجوینده
کامدین : یکی از دانایان دین زردشت
کامران : سعادتمند و خوشبخت
کامراوا : به مقصود و مراد رسیدن
کامک : آرزو و خواهش کوچک
کامنوش : کامروا ، خوشبخت
کامیار : کامروا و پیروز
کانیار : معدن شانس ، نامی کردی
کاووس : پادشاه توانا - از پادشاهان کیانی و پسر کیقباد
کاوه : آهنگر معروف ایران باستان که علیه ضحاک قیام کرد
کتایون : جهان بانو ، دختر قیصر روم و مادر اسفندیار
کرشمه : ناز و غمزه
کسری : معرب خسرو است
کلاله : موی پیچیده ، دختری با موهای مجعد
کمبوجیه : نام پسر کورش کمبوجیه است
کوشا : کوشنده ، ساعی
کهبد : خداوند کوه ، عابد
کهرام : رام شده کوه نام برادر و سردار افراسیاب
کهزاد : زاده کوه ، کسی که در کوه زائیده شده است
کیارش : شهریار بزرگ
کیان : پادشاه ، امیران
کیانا : فرستاده ، نامی کردی
کیانچهر : دارای چهره پادشاهان
کیاندخت : شاهدخت ، دختر شاه
کیانوش : بسیار شیرین ، نام یکی از دو برادر فریدون در شاهنامه
کیاوش : بزرگوار - نام پدر کیقباد
کیخسرو : پادشاه نیکنام ، نام پسر سیاوش و سومین پادشاه کیانیان
کیقباد : پادشاه محبوب - پدر کیکاوس و سر سلسله کیانیان
کیکاووس : سیاه چرده ، سبزه ، نام پسر کیقباد و پدر کیاوش
کیوان : سیاره زحل و دومین سیاره منظومه شمسی پس از مشتری است .
کیوان دخت : دختر سیاره کیوان
کیومرث : نخستین انسان ، و به گفته شاهنامه نخستین پادشاه
کیهان : جهان و گیتی
کیاندخت : دختر گیتی
کیهانه : جهان کوچک
گرد آفرید : پهلوان زاده شده
گردان : پهلوانان ، یلان
گرشا : به ر وایت شاهنامه همان کیومرث اولین پادشاه است
گرشاسب : صاحب اسب لاغر ، پهلوان ایرانی و جد رستم
گرشین : شعله آبی ، نامی کردی برای دختران
گرگین : منسوب به گرگ ، پسر میلاد از پهلوانان زمان کیخسرو
گزل : زیبا ، نامی ترکمنی است
گشتاسب : صاحب اسب رمنده ، پدر داریوش هخامنشی
گشسب : دارنده اسب نر
گشسب بانو : دختر رستم و زن گیو
گل : گیاهان رنگی کوچک که دستمایه شاعرانند
گل آذین : حالت قرار گرفتن گلها روی شاخه ها
گل آرا‌ :‌ آراینده گل
گلاره : تخم چشم ، نامی کردی
گل افروز : فروزنده گل
گلاله : دسته گل
گل اندام : آنکه اندامش مانند گل است
گلاویز : گیاهی برای زینت گل
گلباد : داری بوی گل
گلبار : پرگل ، گل افشان
گلبام : گلبانگ
گلبان : نگهدارنده گل
گلبانو : بانوی چون گل
گلبرگ : هر یک از برگهای یک گل ، مثل برگ گل
گلبو : معطر ، خوشبو
گلبهار : مثل گل بهاری
گلبیز : گل افشان
گلپاره : تکه گل ، پاره ای از گل
گلپر : برگ گل ، پر گل
گلپری : پری همچون گل
گلپوش : پرازگل ، پوشیده از گل
گل پونه : کسی که چهره اش به لطافت گل است
گلچین : باغبان ، عاشق گل ، کسی که گل می چیند .
گلدخت : دختر گل




سید مصطفی سیدی ::: شنبه 87/6/2::: ساعت 9:30 عصر


آبان دخت : دخترآبان ، نام زن داریوش سوم

آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی

آتوسا : قدرت و توانمندی - دختر کورش وزن داریوش اول
آفر : آتش - ماه نهم سال شمسی
آفره دخت : دختر آتش - دختری که در ماه آذر به دنیا آمده است .
آذرنوش‌: شیرین و دل انگیز
آذین : زیور، طاق نصرة‌، تزئین ، آرایش
آراه : نام فرشته موکل روز بیست و یکم ازماه پنجم درآئین زردشت
آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، امید
آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانیان - پهلوان کمانگیر ایرانی در لشگرمنوچهر
آرشام : بسیار قوی - پدر بزرگ داریوش بزرگ هخامنشی
آرمان : آرزو - خواهش - امید
آرمین : آرام گرفتن - پسر کیقباد پادشاه پیشدادی
آرمیتا: آرامش یافته ، کلمه ای زردشتی است
آریا فر: دارنده شکوه آریائی
آریا : آزاده نجیب - یکی از پادشاهان ماد - مهمترین نژاد هند و اروپائی
آریا مهر : دارنده مهر ایران - از سرداران داریوش سوم
آرین : سفید پوست آریائی
آزاده : دلیر و بی باک ، رها
آزرم : شرم ، مهر ، محبت ، عشق
آزرمدخت : یکی از ملکه های ساسانی
آزیتا : آزاده
آناهیتا : الهه آب




آونگ : شبنم - نام کردی


آهو: شاهد ، معشوق، یکی از همسران فتحعلی شاه قاجار

آیدا : شاد، ماه - نام تذکمنب

اتسز : لاغر و استخوانی - از پادشاهان خوارزم
اختر : ستاره ، علم ، درفش
ارد : خیر وبرکت ، فرشته نگهبان ثروت - نام چند تن از پادشاهان اشکانی
ارد شیر : شیر زیبا - اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانیان




سید مصطفی سیدی ::: شنبه 87/6/2::: ساعت 9:24 عصر

   1   2   3      >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 38


بازدید دیروز: 43


کل بازدید :978819
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : سید مصطفی سیدی[157]
نویسندگان وبلاگ :
سید امیر حسین سیدی (@)[0]


 
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<