به نام خدا
لطیفه و لبخند
1_ خرید
اولی _کجا می روی؟
دومی_ با عمویم می روم خرید.
اولی_ چرا با عمویت؟
دومی_ چون روی در فرئ شگاه نوشته فروش برای عموم ازاد است!!!!!!!!!!
2_ نفر اول
پدر- پسرم! تو در مدرسه در چه چیزی اول هستی؟
پسر- در بیرون اندن از مدرسه!
3_ شنای قورباغه
یک نفر در استخر شنای قورباغه می رود لک لک می اید او را می خورد!
4_ اسب بخار یعنی چه؟
شخصی در هوای سرد اسبی را دید که از بینی اش بخار بیرون می آمد. با خود گفت (( فهمیدم پس اسب بخار که می گویند این است!!))
5_ هنگ
یک روز یک افتاب پرست روی جعبه مداد رنگی میره هنگ میکنه!
پایان نوشته کامپیوتری_ سید مصطفی سیدی
برگرفته از مجله_ رشد دانش آموز 5 سال1384 _ بهمن ماه