سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به ابراهیم علیه السلام وحی کرد : ای ابراهیم! من دانایم و هر دانایی را دوست دارم . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

mostafa good

به نام خدا

 

لطیفه و لبخند

 

حال و هوای شوهر

 

دختری خوش ادا و خوش منظر

ناز پرورده پدر و مادر

کرد از مادرش سوالی چند

مادرش زد به حرف او لبخند

گفت نازنین من مادر

گو چگونه است مزه شوهر

مارش مات مانده در این باب

تا بگویش به دخترش چه جواب

گفت گر گویمش که او شور است

دیگر از ازدواج معذور است

گر که از ترشیش سخن سازم

آب اندر دهانش اندازم

گر بگویم که مزه اش تلخ است

سخنم رای قاضی بلخ است

گر بگویم جواب با من نیست

دل او هم دل است اهن نیست

گفت ای نور دیده مادر

کس ندانسته مزه شوهر

دختر از این سخن هوس افتاد

گفت مادر هر انچه باداباد!

من دلم شوعهر جوان خواهد

غم بی شوهری زمن کاهد

غرض او بس به فکر خام افتاد

شوهری خواجه اش بدام افتاد

چون که خیری ندید از شوهر

شوهرش گشت افتی دیگر

گفت روزی به مادرش با سوز

شوهرم گشته قوز بالا قوز!

(ضرغامی)

 

پایان

نوشته کامپیوتری_ سید مصطفی سیدی

بر گرفته از کتایب _ لطیفه و لبخند _ نوشته _ محسن کتابچی_ ق- 1000 تومان_ نوبت چاپ _ دوم 1385_

 




سید مصطفی سیدی ::: دوشنبه 87/6/18::: ساعت 10:46 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 62


بازدید دیروز: 63


کل بازدید :979307
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : سید مصطفی سیدی[157]
نویسندگان وبلاگ :
سید امیر حسین سیدی (@)[0]


 
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<